لویی کان آنچه معمار انجام می دهد، پیش از آنکه تبدیل به یک بنا شود، باید پاسخی
باشد به نهاد انسان .
لویی کان پروژه؛ یعنی شالوده دادن به یک فرم، درون یک نظم
لویی کان معماری وجود خارجی ندارد. تنها اثر معماری است که وجود دارد. معماری در
ذهن موجود است. شخصی که یک کار معماری انجام میدهد، در حقیقت آن را به روح
معماری عرضه میکند . . . روحی که سبک نمیشناسد، تکنیک نمیشناسد، متد
نمیشناسد و تنها منتظر آن است که خود را به معرض نمایش بگذارد. بدین ترتیب
معماری تجسم واقعیات غیر قابل سنجش میباشد
لویی کان معماری از جایی شروع می شود که عملکرد کاملاً شناخته شده و مشخص
است
لویی کان معماری به عنوان خلقتی هنری برای برآوردن یک نیاز نیست بلکه آفریدن یک
نیاز است معماری شناسایی همگن فضاهایی است متناسب با عملکردهای خاص
انسانی معماری سازندگی ذهنی فضاها است
فرانک لوید رایت معمار بایستی یک پیامبر باشد ... یک پیامبر به مفهوم واقعی کلمه
اگر او قادر نباشد حداقل ده سال جلوتر را ببیند، نمیتوان او را یک معمار نامید.
میس ون دروهه معماری زمانی آغاز میشود که شما دو آجر را با دقت پیش هم میگذارید.
میس ون دروهه معماری در جئیات است ...
میس ون دروهه معماری چیزی جز تمنای زمان برای فضایی زنده متغیر و جدید نیست. درست است که معماری بر روی حقایق مسلم بنا گردیده است اما زمینه کار اساسی آن تسلط معانی است. معماری، اراده زمان است که به فضا تبدیل شده است. زنده، شاداب و جدید
لوکوربوزیه من ترسیمکردن را به حرفزدن ترجیح میدهم، زیرا ترسیمکردن سریعتر است و مجال کمتری برای دروغ گفتن باقی میگذارد.
لوکوربوزیه معماری، بازی استادانه، صحیح و باشکوهی از احجام ترکیب شده در زیر نور می باشد. معماری، فرهنگ عمومی است.
لوکوربوزیه معماری فرم ها، حجم ها، رنگ ها، آکوستیک و موسیقی است. نور و سایه، بلندگوهای معماری اند.
لوکوربوزیه اینکه معماری در لحظهای از خلاقیت بوجود میآید، یک حقیقت انکارناپذیر است، زمانی که ذهن درگیر چگونگی تضمین استحکام یک ساختمان و نیز تأمین خواستههایی برای آسایش و راحتی است، برای رسیدن به هدفی متعالیتر از تأمین نیازهای صرفاً کارکردی برانگیخته میشود و آماده میگردد تا تواناییهای شاعرانهای را به معرض نمایش گذارد که ما را برمیانگیزانند و به ما لذت و سرور میبخشندلوکوربوزیه معماری غیر از نمایش ساخت و پاسخ دادن به نیازها است.(منظورم از نیازها استفاده ،راحتی و آسایش عملی است)
فیلیپ جانسون من از تعطیلات متنفرم. اگر شما میتوانید ساختمانهایی را بسازید، چرا باید در کنار دریا بنشینید؟
فیلیپ جانسون معماری هنری است شگفت انگیز روشنگر و آزادی ساز هنر معماری عبارتست از طرحهای فردی ای که با نقاشی و تندیس رقابت می کند در واقع معماری تنها ایجاد انواع جدید فضاها است
تادائو آندو خلاقیت حقیقی کل زندگی را شامل میگردد و به وسیله ابزارهایی از شهود بیان میشود که فراسوی منطق و آن چیزی است که زبانهای دیگر قادر به ابراز آن هستند
تادائو آندو وظیفه معماری درک منطق توصیف ناشدنی مکان است
تادائو آندو معماری باید کاملاً با اطراف هماهنگی داشته باشد
سانتیاگو کالاتراوا هندسه مبنای ادراک معماری است. من از طریق هندسه به اثر خود دست مییابم. در شناخت جهان معماری، زبان هندسه مانند زبان سازه اهمیت دارد. هر دوی آنها در کنار خواص مصالح و عالم طبیعت، برای من سرچشمههای زاینده و مهم الهام هستند
فرانک گهری من بیشتر وقتم را صرف کارفرماها میکنم. زیرا معتقدم این کار ما را به پیش میبرد و آنها هم به آنچه که میخواهند، میرسند و از کار احساس رضایت میکنند. این روند باعث میشود آنها بدانند که شما مسائل آنها را میشنوید. همچنین این تعامل موقعیت ابداع را برای شما فراهم میآورد
ویلیام موریس معماری شامل تمام محیط فیزیکی است که زندگی بشری را احاطه میکند و تا زمانی که عضوی از اجتماع متمدن هستیم، نمیتوانیم از معماری خارج شویم، زیرا معماری عبارت است از مجموعه تغییرات و تبدیلات مثبتی که هماهنگ با احتیاجات بشر روی سطح زمین ایجاد شده است و تنها صحراهای دست نخورده از آن مستثنی هستند
جان راسکین تعریف درست معماری بطوریکه آن را از یک مجسمه متمایز کند، عبارت است از هنر طراحی مجسمه برای یک مکان خاص و جانمایی آن در آنجا بر اساس مناسبترین اصول ساختمان
جان راسکین معماری هنر مرتب کردن و تزیینات بناهای ساخته شده توسط بشر به هر مقصودی است به قسمی که در سادهترین نگاه سلامت، نیرو و لذت بردن روح را میسر نماید
اتین لویی بوله معماری چیست؟ آیا من آن را همسو با ویتروویوس به عنوان هنر ساختمان تعریف خواهم کرد؟ نه. این تعریف دارای یک اشکال اساسی است. انسان برای ساختن باید از تصور خود استفاده کند. نیاکان ما کاشانهشان را تنها پس از اینکه شکل آن را تصور میکردند، میساختند. این فرآورده ذهنی و خلاقیت هست که معماری را تشکیل میدهد، اینک ما میتوانیم آن را به عنوان هنر تولید هر نوع ساختمان و به حد کمال رساندن آن تعریف کنیم. بدین ترتیب هنر ساختمان تنها یک هنر ثانوی است که به نظر میرسد برای نامیدن بخش علمی معماری مناسب باشد
آدولف لوس زمانی که ما با یک تپه و توده خاک به طول شش فوت و عرض سه فوت در جنگل روبرو میشویم که با استفاده از بیل به شکل یک هرم روی هم انباشته شده است، به فکر فرو میرویم و چیزی در درون ما میگوید: اینجا کسی دفن شده است. آن توده خاک معماری است
آدولف لوس معماری چیزی نیست جز یادمانها و مقبرهها
سرنیکولاس پوزنر آلونک چتری دوچرخه یک ساختمان است و کلیسای لینکلن (Lincoln Cathedral) نمونهای از معماری میباشد. تقریباً هر چیزی که فضا را به میزان کافی برای انسان محصور میکند تا آدمی به درون آن نقل مکان کند، یک ساختمان است. اصطلاح معماری تنها ساختمانهایی را در برمیگیرد که با هدف برخورداری از جاذبه زیباییشناسانه طراحی شدهاند
آلوار آلتو معماری علم نیست. معماری فرایند ترکیبی عظیم است که هزاران کارکرد معین انسانی را به هم تلفیق می کند و همان معماری
باقی می ماند. نیت معماری ایجاد هماهنگی میان جهان مادی و زندگی انسان است
برونوزوی معماری هنر ساختن فضا است
فرانسیسکو میلیزیا معماری هنر ساختن است
برنارد چومی معماری، به چهره ای نقاب پوش می ماند نمی توان به راحتی نقاب را پس زد. همواره مخفی است در پس طرح ها، دریافت ها، عادت ها و قید و بندهای فنی، اما همین دشواری در پس زدن نقاب معماری است که آن را این همه خواستنی میکند. ایننقابزدایی لذتمعماری است
رابرت ونتوری معماری، یک ساختمان است با دکوراسیون به کار رفته
ژاک دریدا معماری کوششی است برای آنکه پیوند بین خود و فلسفه را استوار سازد و آن را قابل تصور نماید
حسین سلطان زاده معماری تنها هنری است که می توان آن را بازتاب گستردة فرهنگ جامعه دانست و از جمله تخصص هایی است که از دانش ها، فنون و هنرهای گوناگون ترکیب شده است
ژان نوول اگر کسی بخواهد به تعریف معماری امروز بپردازد باید تعریف خود را با شمردن کارهایی که معماری بدان نمی پردازد آغاز کند. معماری، حالت و ادامة جهان، نفی هرج و مرج و ماجرایی در بطن غیر ارادی است
ژان نوول معماری قبل از هر چیز شیوه تفکر و مخصوصاً تحلیل است. معماری تجربه نیست. بنابراین هر نوع معماری باید خاص باشد
هانس هولاین معماری، نظمی معنوی است که در ساختمان هاتجسم یافته است. معماری یک مفصل ارتباطی است یعنی به یک بعد اضافی عینیت بخشیدن
هانس هولاین معماری واقعی در عصر ما در حال تعریف جدیدی از خودش به عنوان یک واسطه و توسعة دامنة بیان خودش است. همه چیز معماری است. معماری رمز آلود، تداعی کننده و دو جنبه است
هانس هولاین همه معمارند و همه چیز معماری است
نورمن فاستر معماری چیزی نیست که در ذهن منتقد باشد معماری در مورد زندگی واقعی است، درباره مردم است، درباره مسکن دادن به مردم و تأمین نیازهای ایشان است
هرمان موتسیوس معماری، وسیله واقعی سنجش فرهنگ یک ملت بوده و هست. هنگامی که ملتی می تواند مبل ها و لوسترهای زیبا بسازد اما هر روزه بدترین ساختمان ها را می سازد، دلالت بر اوضاع نابسامان و تاریک آن جامعه دارد؛ اوضاعی که در مجموع، بی نظمی و عدم قدرت سازماندهی آن ملت را به اثبات می رساند
اتو واگنر هنر به طور کلی و معماری به طور خاص نشانگر سیستم معتبر ارزش گذاری در هر دوره هستند
یورگ گروتر معماری، مجموعه ای است کم و بیش پیچیده، از سیستم های فضایی که بر یکدیگر تأثیر می گذارند، یکدیگر را می پوشانند، در یکدیگر تداخل می کنند و با یکدیگر به رقابت می پردازند پیتر آیزنمن معماری در حضور و بینش خود به عنوان سرپناه و عرفاً خانه و کاشانه ریشه دوانیده است. معماری، محافظ هستی است و آخرین سنگر مکان معماری، لامکانی را فرو می نشاند. زیرا لامکانی موقعیت متناقض را دامن می زند
پیتر آیزنمن معماری امروز ما باید منعکس کننده شرایت ذهنی و زیستی ما باشد و آنچه که در معماری امروز ما مورد غفلت قرار گرفته بخشی از زندگی ما است
رم کولهاس معماری آمیزه ایست پر تناقض از توانایی و ناتوانی
زیگفرید گیدگون معماری محصول شرایط و عوامل فراوانی مانند عوامل اجتماعی ، اقتصادی ، علمی، فنی، و عادات و رفتار آدمی است معماری، معیار اشتباه ناپذیری از رویدادهای زمانی را بدست می دهد برنارد چومی معماری همیشه در مورد رویدادی بوده که در فضا رخ میدهد تا درباره خود فضا.اگر معماری هم مفهوم و هم تجربة فضا و کاربرد، ساختار و انگارة نمودی (نه سلسله مراتبی) است. پس معماری می تواند به جدا ساختن این مقوله ها خاتمه دهد و آنها را به صورت ترکیبهای بی سابقه برنامه ها و فضا ها را در هم ادغام کند. معماری باید به عنوان ترکیب فضاها، رویدادها و حرکت ها بدون هیچ سلسله مراتبی یا اولویتی میان این مفاهیم دیده شود. معماری تنها نظمی است که بنا بر تعریف، مفهوم و تجربه، تصویر ذهنی و ساختار را در هم میآمیزد. معماری، مکان ترکیب تمایزهاست
داراب دیبا معماری همیشه آینة انسان و آرزوهایش بوده است.* زبان بیان معماری های جهان بر هندسه استوار است.
داراب دیبا در شکل گیری معماری های جهان بدون شک ارزشهای فنا ناپذیر و جاویدان
حضور دارند که فصل مشترک آن موجودیت انسان در زمین و جهان بینی اوست.
سیمون آیوازیان معماری، وسیله و دستاوردی است برای رسیدن به عمق حیات و روح آفرینش و در نهایت رسیدن به آرامش و وحدت
کامران افشارنادری معماری انتظامی است با طبیعتی پیچیده که مباحث مختلف از فلسفه و جامعه شناسی تا ریاضیات و تکنولوژی در آن مطرح می باشند.معماری به دلیل ارتباط مستقیم با زندگی عینی انسان ها، مملو از عناصر و فضاهایی است کهدارای معنای عمیق فرهنگی و القا کننده احساساتی بسیار قوی می باشد. معماری بحث طراحی فرم است و نیازمند آن است که بین تأثیرات لحظه ای حسی و ادارک پایدار فضای هستی، تعادل برقرار کند. معماری هنر به نظم آوردن فضا است
آنتونیوگائودی معماری مانند موجودی زنده است و فضایی پویا که دنیاهای درون و برون را به یکدیگر وصل می کند
اسوالدماتیاس اونگرس معماری هیچ ارزش مطلقی را بیان نمی کند، بلکه معماری نسبتی است از درگیریهایی دائمی و بحث های تحلیلی با عناصر واقعی
یاکوب بکما معماری بخشی از یک فرایند تولید فضا است
کلوتز ما باید تمام ساختمان های جدید را تا حدود زیادی مرتبط با محیط آنها بدانیم زیرا معماری، بوم شناسی است
مارسل پلو معماری مانند همه رسوم اجتماعی، بازتابی از تمدن است. تمام چیزهای موجود در معماری کیفیت ابداع دارد
کاتسو هیروکوبایاشی معماری، هنری است که بشر را عمدتاً با قدرت ذاتی فرم خود مسحور می کند
گالوانو دلادلیه معماری ایده ها و ارزش ها را به وسیله سیستمی از علایم بیان می کند
ویتور ویوس اولین شخصی که گفت معماری هنر است
والتر گروپیوس از قاشق غذاخوری تا شهر دامنه کار معمار را تعریف میکند